آقای نارنجی

پدر بهمن می‌گفت اگه اون‌قدر بدشانس باشی که موشک صاف بخوره توی سرت، بذار بخوره، دیگه هیچ کاریش نمی‌شه کرد. می‌گفت چه عیبی داره که همگی دست‌جمعی بریم زیر آوار؟ می‌گفت فاجعه این نیست که همگی دست‌جمعی بریم زیر آوار. فاجعه یعنی دو نفر برن و یک نفر بمونه، یا این که برعکس، یک نفر بره و دو نفر بمونند.


روزنامه‌نویس/جعفر مدرس صادقی/ نشر مرکز

  • آقای نارنجی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی