پدر بهمن میگفت اگه اونقدر بدشانس باشی که موشک صاف بخوره توی سرت، بذار بخوره، دیگه هیچ کاریش نمیشه کرد. میگفت چه عیبی داره که همگی دستجمعی بریم زیر آوار؟ میگفت فاجعه این نیست که همگی دستجمعی بریم زیر آوار. فاجعه یعنی دو نفر برن و یک نفر بمونه، یا این که برعکس، یک نفر بره و دو نفر بمونند.
روزنامهنویس/جعفر مدرس صادقی/ نشر مرکز